خفته از احوال دنیا روز و شب
چون قلم در پنجه ی تقلیب رب
آنک او پنجه نبیند در رقم
فعل پندارد بجنبش از قلم
شمه زین حال عارف وانمود
خلق را هم خواب حسی در ربود
رفته در صحرای بی چون جانشان
روح شان آسوده و ابدانشان
وز صفیری باز دام اندر کشی
جمله را در داد و در داور کشی
چونک نور صبحدم سر بر زند
کرکس زرین گردون پر زند
دفتر اول ۳۹۵_۴۰۰
مولانا جلال الدین محمد بلخی بعد رومی
#خفته #احوال #دنیا #شب #روز #قلم #تقلیب #رب #پنجه #رقم #فعل #بجنبش #عارف #وانمود #خلق #صحرا #جان #بدنها #صفیر #دام #داد #داور #نور #کرکس #گردون #پر #دفتراول #دفتر #مولوی #مولانا
Gita
پنجشنبه 13 آبان 1400 ساعت 15:40