روان پویشی
با نگاهی به رفتارها و منش ها حتا قوانین و احکام شرع و عرف هر جامعه می توان به سرچشمه ی افکار و باورها و اعتقادات هر جامعه پی برد و بی شک جوامع با تعامل بر هم تاثیر می گذارند
از گذشته تا حال
تنها ظاهر افراد فرق کرده است
آنچه من می بینم
چون این نوشته ها دیدگاه ها و پردازش ها و پویش ها و تحلیل های من است
نگاه مردم
نگاه جامعه به زن
چقدر متفاوت تر و دگرگون تر شده است ؟
القاب خانم کدبانو سرکار خانم سرکار علیه ووو
آنقدر ظاهر سازی شده است و آنقدر اهمیت به این ظواهر و تشریفات لفظی شده است که اگر به زنی این ها را نگویی و بگویی زن انگار فحش داده ای
چشم هایت را بگشای زن
تا حقیقت را ببینی و بفهمی
دریابی که تو از دید آن ها که به تو این القاب را می گویند
براستی با چه چشمی تو را می نگرند
خودت هم می دانی
می خواهی چه ؟
خود را برایر با خواسته ی دیگران چه مردان و چه همجنسانت ، همجنسان زن ستیزت ، می آرایی ، خب تغییر می دهی ، می شکنی ، جراحی می کنی
که چه ؟ چرا ؟
این زن
به آینه می نگرد
با ناراحتی و نفرت در خود می نگرد
به بینی اش به لب هایش به چهره اش به سینه هایش به شکمش به انگشت هایش به ناخن هایش به دانه دانه اندامش
می نگرد ، با نفرت می نگرد
تصمیم می گیرد ، خود را به هر دری می زند تا پولی فراهم کند تا جراحی پلاستیک کند
تا خود را عوض کند از آن چه که هست به آن چه که نیست
از اندامش متنفر است
چرا ؟
چون اختلال بدشکلی دارد
خیال می کند
می پندارد
که زشت است و باید خود را تغییر دهد
تغییر ظاهری
چرا ؟
چون خود را دوست ندارد
چرا ؟
چون بهش قبولانده شده که اندامش زشت است
چرا ؟
چون جامعه و فرهنگ ظاهر بین اند
چون دین به جامعه قبولانده که اندام زن گناه است
زشت است بیرون باشد
زشت است البسه ی خاص نپوشد
زشت است خودنمایی
زشت است خود بودن
زشت است خود را دوست داشتن و خود را پسندیدن
زشت است خود ارزشمندی
زشت است خود را ارزشمند دانستن
زشت است خود را ابراز کردن نشان دادن
اصلا خودت باشی گناه است اشتباه است
چند سالی است که دیگر فریاد می زنند
خودت باش به خودت باور داشته باش به خودت ارزش بده خودت را ابراز کن ووو
کافیست پستان بند یا سینه بند یا کرست یا سوتین نپوشی
پیشتر می گفتند خجالت نمی کشی
اکنون جوری نگاهت می کنند خودت خجالت بکشی
اگر اعتماد به نفس نداشته باشی
بیندیش
برای چه جراحی پلاستیک می کند
آرایش که چه عرض شود گریم می کند
تظاهر می کند
ادا درمی آورد
چرا ؟
تا خود را همقطار شان نشان دهد
نشان دهد که
من ، من نیستم ؛ من عین شما هستم ، نه خودم
چون
خودش را دوست ندارد
چرا ؟
چون آن قدر جامعه ، خانواده ، دوست ، آشنا و غریبه بهش القا کرده اند
که خودش هم باور کرده است
به خودآگاه و ناخودآگاه و حال و آینده اش رسوخ کرده است
پس چرا برخی با وجود این شرایط حتا بدترش باز هم
خودباورمندند
خود را دوست دارند
به خود ارزش و ارچ می نهند
پیروز و کامیابند
ثروتمند یا فقیر یا متوسطند اما خوشند
؟
چون به محیط اجازه نمی دهند که بر دوش شان سوار شوند
نیازمند تایید و پذیرش دیگران نیستند
نیازمند دیگران نیستند
خود را محتاج دیگران نمی کنند
زیربار هر تله ای نمی افتند
قسط قرض مدرک اعتبار تایید درخواست ادعا دعوی ووو
هیچ
و از همین
هیچ
چیزها می یابند
می آفرینند
از همین هیچ
لباس های مارک
لوازم برند
اشیاء لوکس و گران قیمت نمی گیرند تا
خودشان کیف کنند
کیف نمی کنند
بی اهمیت است برای شان
چه رسد برای پسند و کیف و برانگیختن حسادت یا تعریف و تمجید دیگران
این ها برای شان ارزش نیست
چون ارزش حقیقی را یافته اند
خودشان
چکه ای یا چکه هایی از خودشان
هم پیوندها و هم پیمان های راستین خودشان را یافته اند
ملاک و معیار و هدف شان این چیزهای معمولی و ظاهری نیست
این چیزهای معمولی و ظاهری که ساخته شده اند به عنوان نیاز
تعیین شده اند به عنوان لزوم
قبولانده شده اند به عنوان هدف و نشانه ی برتری و اشرافیت ووو
تو باید از خودت دور باشی تا لوازم این ها را بخری
بیندیش
همه ی چیزهایی که ساخته اند تا به تو عرضه کنند و تو تقاضا کنی و به تو بفروشند و آنها تجارت شان را بکنند
در تو هست
خودت را دست کم نگیر
راه جلوگیری از جنگ و کشتار چیست؟
تا کنون ریاستارتیها زیر نظر لیدر خود هرآنچه از دستشان بر میآمد برای بیدار کردن مردم ، هشدار از بوجود آمدن درگیری و کشتار و دعوت به اتحاد و همدلی انجام دادند.
در شرایطی که میدانیم:
رهبر جمهوری اسلامی به عنوان ستون خیمهٔ بخش روسی رژیم مدتهاست که مرده است. هاشمیِ ستون خیمهٔ انگلستان به قتل رسیده. نفوذیهای سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی کشورهای مختلف در لباس مسئولین و نفوذمندان مشغول برنامه ریزی و کسب منفعتند و دعوای وارث بر سر ارث و میراث بالاگرفته. بخشی در خراسان خود را مستقل میپندارند و بخشی در سپاه، زور دولت به اجرای همان قوانین نیم بند هم نمیرسد و قوه قضائیه به راحتی هر کاری که بخواهد میکند. دریاچهها خشکیده و زنگ و گرد و غبار آنان را فراگرفته ، اقتصاد ویران شده و ارزش پول ملی روز به روز افت کرده و کم عیار شده. همه برای هم خط و نشان میکشند ، خود را محور نظام میدانند و مشغول ساخت حریم برای خویشند و...
برای مردم ایران حرکت کردن به دنبال هر یک از اینان که فقط به منافع خود میاندیشند عملاً تبدیل به حماقت شده است.
اپوزسیونهای خارج نیز هر یک در ائتلاف با بخشی از جناحهای داخل ، در چند جبهه اصلی مشغول یارگیری و فعالیت هستند. تمام تلاششان نیز این است که خود را حول دو واژه "سکولاریسم"و"دموکراسی" متحد نشان دهند.
اما لیدر ریاستارت مدتها پیش، دروغ آنان را رو کرده و هدف مانور آنان روی این دو واژه را نیز برای شنوندگان خود شرح داده بود.
با تحلیلها و پیشگوییهای سید محمد حسینی ، ریاستارتیها از مدتها پیش میدانستند که تنها چیزی که خود نظام ، مذهبیون ، ضدمذهبها ، همه رسانهها و اپوزسیونهای داخل و خارج روی آن متحد هستند فقط و فقط دشمنی با "ریاستارت" است. گویا تنها کافیست ریاستارت نباشد تا آنها امید رسیدن به منافع خود را داشته باشند. حوادث و رویدادهای جاری برای ریاستارتیها بیشتر جنبه اثبات این مطلب را داشته است.
مگر ریاستارت چیست و با خود چه دارد که همه با آن دشمنند؟
مگر حرف ریاستارت جز احترام به همه اندیشهها ، مذاهب و... است و حق حاکمیت و رسیدن به مناصب حکومت را برای همه تنها به دانا بودن مقید کرده است؟
آیا حسینی ید بیضا دارد که دینداران و مذهبیون و دکان داران دینی از ترس روشن شدن تاریکیِ تفکرات خرافیشان برای مردم، منکرش میشوند؟
آیا او آئین جدیدی برای رسیدن به کمال و شناخت دارد که بیدینان را به انکار کشانده؟
آیا عصای موسی همراه اوست که در میان جادوی رسانههای وابسته به سیستم برساختهٔ فرعون زمان با دورشته سیم و یک رادیوی اینترنتی و بیانِ حرف صادقانه و حق ، تردستیهای آنها را بلعیده باشد؟
صاحب دم مسیحاست که جنازههای جوانان مسخ شده ایران را جانِ دوباره داده و هریک را خردگرا و نیرومند ساخته باشد؟
تبر ابراهیم را داراست که بتهای ساختهٔ ذهن جاهلان را تکه تکه کرده و پودر میکند؟
علمی دارد که چارهای جز سکوت در برابر آن نمیبینند و همیشه از مناظره فرار میکنند؟
حلمی دارد که هر چه میگویند و توطئه میکنند را تاب آورده و خنثی میکند؟
نباء عظیمی دارد که هرچه تا کنون گفته، شده است؟
انگشتر سلیمان؟
قرآنِ محمد؟
او که هنوز ذوالفقار دودَم را از نیام نکشیده
اگر همه اینها را بهتر از ما میبینند چرا هشدار وقوع طوفان نوح و کشتار بزرگ و سوار شدن بر کشتی ریاستارت را جدی نگرفته و باز مغرورانه به دنبال کوهی هستند که در روز واقعه از آن بالا روند؟
در کشتی ریاستارت برای همه مردم و جریانات سیاسی داخل و خارج جا هست، فقط کافیست به قیدِ دانایی به عنوان تنها قید موجود در به کمال رسیدنِ انسان گردن نهاده و هدایت دانایان را به عنوان تنها کسانی که حق سرپرستی دارند بپذیرند.
متأسفانه بعد از وقوع طوفان ممکن است دیگر وطنی باقی نمانده باشد و شاید عمری که پس از تنبیه و تنبه تازه به دنبال دانایان بگردیم و هدایت شویم. ویروسها و کرمها این سیستم را اشغال کرده ، پس از خاموش شدن اجباری سیستم با هارد سوخته و مادربرد قدیمی و رَم ضعیف ، cpu خراب چه میتوان کرد؟
کلید نجات ایران در دستان سید محمد حسینی است ، و تنها با اجرای آنتی ویروس ریاستارت، ریاستارت شدن کل سیستم و بسته شدن همه برنامهها میتوان این مملکت را از هَنگ و خراب شدن دائمی سخت افزاری نجات داد.
چه بخواهید و چه نخواهید این سیستم با این وضعیت خاموش خواهدشد و چه بهتر که مجدداً روزی با حکمرانی بدافزارها بالا نیاید.
همه اینها و بسیار بیش از اینها در تلاش ریاستارتیها جلوهگر بوده است. حسینی با روشن کردن شمع در تاریکی همه را به دیدن حقایق و استفاده از نور دانایی دعوت کرد و ما در این مدت بوضوح مشاهده کردیم که هدایت و گمراهی به دست کَسِ دیگریست و تا او نخواهد هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد و آنگاه که بخواهد هیچ کس را یارای مقاومت در برابر اراده او نیست.